کیوساکی

درباره راز ثروت

کیوساکی

درباره راز ثروت

درس نهم مبانی اقتصاد - مزیت مطلق (Absolute Advantage)

قبل از پرداختن به مفهوم مزیت نسبی لازم است نگاهی به مفهوم مزیت مطلق داشته باشیم. مزیت مطلق به معنی داشتن توانایی تولید یک کالا با استفاده از منابع کمتر نسبت به یک تولید کننده دیگر است. به زبان دیگر مزیت مطلق به توانایی یک تولیدکننده در تولید مقدار بیشتر یک محصول یا خدمات نسبت به سایر رقبا با مقدار یکسان منابع اشاره دارد. باز به زبان دیگر مزیت مطلق به معنای بالاتر بودن میزان بهره وری یک تولیدکننده نسبت به تولیدکننده دیگری در تولید یک کالا است.

  

 

در مثال ما دامدار هم در تولید پیاز و هم در تولید گوشت مزیت مطلق دارد. چرا که او در ۲۰ دقیقه یک کیلو گوشت تولید می کند در حالی که این میزان برای کشاورز یک ساعت است. او همچنین در ۱۰ دقیقه یک کیلو پیاز تولید می کند، در حالیکه کشاورز برای تولید همین میزان نیازمند ۱۵ دقیقه است.

 

هزینه فرصت و مزیت نسبی

در درس های پیشین توضیح دادیم که هزینه فرصت یک کالا در واقع آن چیزی است که برای به دست آوردن آن کالا از دست می دهیم. هزینه فرصت ابزار مناسبی برای تخصیص منابع در اختیار ما قرار می دهد. در مثال ما هزینه فرصت تولید پیاز برای یک کشاورز یا دامدار میزان گوشتی است که می توانند به جای پیاز تولید کنند.

بگذارید به هزینه فرصت برای دامدار بپردازیم. دامدار هر ۲۰ دقیقه یک کیلو گوشت و هر ۱۰ دقیقه یک کیلو پیاز تولید می کند. پس هزینه فرصت تولید یک کیلو گوشت برای دامدار برابر است با دو کیلو پیاز و هزینه تولید یک کیلو پیاز برای دامدار، نیم کیلو گوشت است.

حال به هزینه فرصت برای کشاورز نگاه می کنیم. کشاورز هر ۶۰ دقیقه یک کیلو گوشت و هر ۱۵ دقیقه یک کیلو پیاز تولید می کند. هزینه فرصت تولید یک کیلو گوشت برای کشاورز ۴ کیلو پیاز و هزینه فرصت تولید یک کیلو پیاز برای او ۲۵۰ گرم گوشت است.

حال بگذارید مزیت نسبی را تعریف کنیم. به تفاوت تعریف با مزیت مطلق توجه داشته باشید.

مزیت نسبی به توانایی یک تولید کننده در تولید یک کالا با هزینه فرصت کمتر نسبت به تولید کننده دیگر اشاره دارد. چنانکه می بینید مزیت مطلق، منابع استفاده شده را مد نظر قرار می دهد در حالیکه مزیت نسبی به هزینه فرصت اشاره دارد.

در مثال ما دامدار در تولید گوشت و کشاورز در تولید پیاز دارای مزیت نسبی هستند. هزینه فرصت تولید یک کیلو گوشت برای دامدار دو کیلو پیاز و برای کشاور چهار کیلو است. بنابراین دامدار باید به تولید گوشت بپردازد. هزینه فرصت یک کیلو پیاز برای دامدار نیم کیلو گوشت و برای کشاورز ۲۵۰ گرم گوشت است، پس کشاور بهتر است پیاز تولید کند.

دقت داشته باشید که یک تولیدکننده ممکن است در تولید دو کالا نسبت به تولیدکننده دیگر مزیت مطلق داشته باشد اما نمی تواند در تولید هر دو کالا نسبت به تولیدکننده دیگر مزیت نسبی داشته باشد. به عبارت دیگر اگر چه یک نفر می تواند در تولید هر دو کالا مزیت مطلق داشته باشد، ولی نمی تواند در تولید هر دو کالا مزیت نسبی داشته باشد. چون هزینه فرصت یک کالا معکوس هزینه فرصت کالای دیگر است، اگر هزینه فرصت یک کالا برای فردی به طور نسبی زیاد باشد، آنگاه هزینه فرصت او برای کالای دیگر  به طور نسبی کم خواهد بود. تا زمانی که دو نفر هزینه فرصت دقیقا یکسانی نداشته باشند، یکی از دو نفر در تولید یک کالا و نفر دوم در تولید کالای دیگر مزیت نسبی خواهند داشت.

مزایای حاصل از تخصصی شدن کار و تقسیم کار با مفهوم مزیت مطلق توجیه نمی شود بلکه این مزیت نسبی است که به توضیح  و توجیه اقتصادی آنها می پردازد. نتیجه گیری آنچه تا به حال گفتیم این است که تجارت می تواند به هر دو طرف سود برساند و تخصصی سازی فعالیت ها براساس مزیت نسبی را ممکن سازد. در واقع چنانکه می بینید تجارت شرط ضروری و سنگ بنای رشد تمدن بوده و هست. کشورهایی که خود را از تجارت و رقابت محروم می کنند با دست خود، خود را از رشد و توسعه محروم می کنند.

 

ادامه دارد....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.